"ناپلئون بناپارت" از بزرگ ترین فرماندهان نظامی تاریخ و امپراتوری است که بیشتر اروپا را فتح کرد، اسمی در تاریخ که تنها با بردن نامش کافی بود یک جنگ به پیروزی برسد.
اما چه باعث میشد که "ناپلئون بناپارت" با آن همه قدرت در جنگ آخر خود متحمل شکست شود؟
او در منطقه "واترلو" کشور بلژیک در نبرد با "دوک ولینگتون" متحمل شکستى سنگین شد و بدین ترتیب دوران سلطه اش بر اروپا، پایان یافت، ناپلئون فکر همه چیز را کرده بود اما با آن همه دبدبه و کبکبه از باران شکست خورد!
در حالى که متفقین براى حمله به مرز هاى فرانسه در حال بسیج نیروهایشان بودند ناپلئون ارتشى عظیم تشکیل داد و به بلژیک حمله کرد. او بر این باور بود که قبل از آنکه متفقین موفق به اجماع قوا شوند، مى بایست به تک تک آنها حمله کرد، در ۱۶ ژوئن سال ۱۸۱۵ ارتش «پروسى»ها را درهم کوبید و یک سوم ارتش خود تقریباً سى و سه هزار سرباز را به تعقیب و کشتن «پروسى» هاى فرارى گسیل داشت.
اما در ۱۸ ژوئن هفتاد و دو هزار سرباز باقى مانده لشکرش را به جنگ با ارتش شصت و هشت هزار نفره متفقین فرستاد. در منطقه وسیعى در دوازده مایلى شمال بروکسل در نزدیکى روستایى به نام "واترلو" دو ارتش با هم روبه رو شدند. از آنجایى که در اثر بارش شدید باران زمین ها باتلاقى شده بودند ناپلئون براى صدور فرمان حمله تا اواسط روز صبر کرد که زمین ها خشک شوند در نهایت به تحلیل برخی کارشناسان این بارانبود که فرصت طلایى براى ارتش متفقین فراهم کرد تا در این بازه زمانی خود را برای جنگ با ناپلئون ملحق کنند.
همچنین در برخی نوشته ها آمده که همین باران موجب نم کشیدن تجهیزاتش ناپلئون شد.
از سوی دیگر در کنار ناپلئون بناپارت شاید کمتر کسی در جهان باشد که اوازه هیتلر را در تاریخ نشنیده باشد.
آدولف هیتلرفرمانده افسانه ای رایش سوم را می توان یکی از بزرگترین مردهای جنگی دنیا دانست. کسی که در جوانی خرج خود را با کشیدن نقاشی بدست آورده و سپس در جنگ جهانی اول به عنوان سرباز در ارتش آلمان خدمت کرد و پس از شکست آلمان در جنگ جهانی اول همانند هر آلمانی میهن پرست دیگری از عهدنامه ورسایی خشمگین شده و پس از همکاری با یک حزب، خود را به راس قدرت در آلمان رساند و گفته می شود برای چند سال آلمان را در بهترین دوره ی تاریخ خود قرار داد.
اما او هم با آن همه عظمتش از برف شکست خورد.
ارتش آلمان نازی علی رغم پیروزی های بزرگ و درخشانی که در اوایل جنگ جهانی دوم بدست آورد، در نهایت شکست خورد. این پرسش برای بسیاری پیش می آید که چرا آلمانها و نازی ها که دارای پیشرفته ترین تجهیزات و صنایع و مدرن ترین ارتش زمان خود بودند در نهایت شکست خوردند.
وی در جنگ آخرش با شوروی سابق به راهنمایی مشاورانش مبنی بر اینکه اگر حمله به شوروی قطعی است بهتر است که بهار 1942 آغاز شود تا فرصت بیشتری برای به زانو درآوردن دولت استالین ـ قبل از فرارسیدن فصل سرما باشد. توجه نکرد و شکست خورد زیرا پیش از رسیدن به مسکو ریزش برف آغاز شده بود.
حمله نظامی هیتلر به شوروی در حالی که هنوز انگلستان در برابر او مقاومت می کرد پایان کار او را نزدیک کرد. مورخّان تعرض ارتش هیتلر به شوروی را بزرگترین اشتباه نظامی یک رئیس دولت در طول تاریخ خوانده اند. هیتلر معلومات و تجربه نظامی کافی نداشت و به علاوه حاضر نبود که به اندرز آگاهان و اهل تجربه گوش دهد و یا دست کم تاریخ را مطالعه کند و از اشتباه ناپلئون که همین راه را رفته و منهدم شده بود پند بگیرد. حمله هیتلر به شوروی اشتباهی بود که به خودکشی اش انجامید و آلمان به ویرانه ای تبدیل شد.
همین مثال باعث شد با توجه به مناسبت نیمه شعبان با دید دیگری به دنیای پیرامون بنگریم، در دنیای کنونی هستند کشورهایی که از تجهیزات نظامی قدرتمندی برخوردار بوده و هیچ کشوری از داغی گلوله هایشان در امان نیست.
همچنین انبارهایشان را پر می کنند از خطرناک ترین سلاح ها و در همین راستا تمام علوم نظامی ، پزشکی و .. را در این راه به خدمت گرفتند تا به وقتش مقابل مردم بی گناه صف ارایی کنند.
دیگر به مانند گذشته بحث کشور گشایی مطرح نیست بلکه در پی سطله بر جهان هستند و حقوقی برای دیگر ملت ها قائل نیستند.
حال این فکر به میان می آید که کشورهای اصطلاحا قدرتمند با وجود جنایت هایی که انجام می دهند در مقابل منجی بشریت چه موضعی خواهند داشت؟
به همین جهت باید بگوییم "سلاح" موضوع مهمی است چرا که علاوه بر قدرت، متحد هم می آورد.
متحدان این دو به اصطلاح قدرت دقیقا با همین خلق و خو حکم رانی کرده و به پشتوانه رد و بدل کردن و تجارت این سلاح ها برای رسیدن به مقصود جنایت می کنند، مصداق بارز آن جنگ افغانستان و عراق، حمله عربستان به یمن، حمایت غرب از گروه تروریستی داعش و دیگر بحران های منطقه است.
مدتها است که آسمان منطقه غرب آسیا رنگین شده به پرواز انواع موشکها و باران خونی که از زمین به آسمان می بارد! و بدون شک تا جایی پیش خواهند رفت که به واسطه منافعشان به یکدیگر رحم نکرده و آرامش را به طور کلی از زمین می گیرند.
اما امام زمان (ع) چگونه خواهند جنگید؟
ائمهی اطهار علیهمالسلام ، مخازن وحی، معادن علم و سرچشمههای حکمت الهی هستند و این علوم منحصر به تفسیر، تأویل، احکام ... و آن چه به اصطلاح علوم قرآنی اطلاق میشود نمیباشد، بلکه همهی علوم را شامل میگردد. چرا که در جهان هر چه هست تجلی علم خداوند متعال است و ائمه (ع) معادن علم الهی هستند. لذا در احادیث و روایات مستند بسیاری قید شده است که همهی علم بیست و هفت حرف است و آن چه از علم (در هر زمینهای) تا زمان ظهور حضرتش (عج) ظاهر میشود، فقط دو حرف از آنهاست و حال آن که همه علم نزد امام (ع) حاضر است.
پس، همانطور که امروزه با کشف علم و کاربردهای آن در عرصهی تسلیحات، سلاحهای اتمی یا الکترونیک یا شیمایی اختراع یا ساخته میشود و به وسیلهی همین علم، سلاحهای مهارکننده یا خنثی کنندهی دیگری تولید میگردد، برای امامی که همهی علم در تمامی زمینهها نزد او حاضر است، مهار یا خنثی ساختن تسلیحات موجود کار صعب و دشواری نخواهد بود. ضمن آن که الزامی آورده نشده است که ایشان فقط با شمشیر میجنگند.
"یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ" (التوبه -32)
می خواهند نور خدا را با (پف) دهنهاى خود خاموش کنند، و خدا نمیگذارد و دست برنمیدارد تا آن که نور خود را به کمال و تمامیت برساند، هر چند که کافران کراهت داشته باشند.
"کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرینَ" (البقره - 249)
بسا گروه اندک که بر گروه کثیر غلبه پیدا کنند، باذن الله، و الله با صابرین (استقامت کنندگان) است.
چه بسا که قرار نیست امام (عج) جنگ اتمی راه بیاندازند و پیروزی حضرت امام (عج) نیز فقط به وسیلهی جنگ و با ضرب شمشیر نیست. بلکه فتح اول، فتح قلوب خیل کثیر مردم از ملیتهای متفاوت در سرتاسر جهان است که به ایشان میگروند و بدیهی است که هم چون انبیاء و اولیای الهی در گذشته، فقط سردمداران کفر و معادین هستند که با ایشان وارد جنگ میشوند. لذا همین طرفداری خیل کثیر مردم، موجب فشل شدن قوای دشمن میگردد.
باید دقت داشته باشیم که امام (عج) صرفاً یک فرد معترض به بیعدالتی و ظلم در دنیا نیستند و قیام ایشان نیز یک حرکت شخصی نمیباشد، بلکه ایشان امام و حجت خدا در زمین هستند و قیام ایشان نیز تحقق امر خداوند متعال است که بر هر ارادهای غالب است و کیدها و سلاحهای بندگان نمیتواند خالق آنها را شکست دهد.
در نهایت باید بگوییم:
آن مرد خواهد آمد
آن مرد در باران خواهد آمد..